دل اگر عاشق نباشد ساز میخواهد چه کار
دل اگر عاشق نباشد ساز میخواهد چه کار؟
بیتو این اشعار من آغاز میخواهد چه کار؟
با بنان خود چه زیبا مینوازی تو، ولی
شور شیرینم دگر شهناز میخواهد چه کار؟
در نگاهت با نگاهم حرف ها داری ولی
مرد عاشق در نگاهش راز میخواهد چه کار؟
با سکوتت حرف ها داری تو با من میزنی
نازنینا گوش من ایجاز میخواهد چه کار؟
ای که گفتی در حضورم آسمانی میشوی
فرض کن قلبم کبوتر، باز میخواهد چه کار؟
بر کنارم آمدی تا حال من جویا شوی
شاعری را بعد مُردن ناز میخواهد چه کار!؟
ارس آرامی
بیتو این اشعار من آغاز میخواهد چه کار؟
با بنان خود چه زیبا مینوازی تو، ولی
شور شیرینم دگر شهناز میخواهد چه کار؟
در نگاهت با نگاهم حرف ها داری ولی
مرد عاشق در نگاهش راز میخواهد چه کار؟
با سکوتت حرف ها داری تو با من میزنی
نازنینا گوش من ایجاز میخواهد چه کار؟
ای که گفتی در حضورم آسمانی میشوی
فرض کن قلبم کبوتر، باز میخواهد چه کار؟
بر کنارم آمدی تا حال من جویا شوی
شاعری را بعد مُردن ناز میخواهد چه کار!؟
ارس آرامی
- ۳۶۸
- ۲۹ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط