میخواستم زندگی کنمراهم را بستند

می‌خواستم زندگی کنم،راهم را بستند
ستایش کردم،گفتند خرافات است
عاشق شدم،گفتند دروغ است
گریستم،گفتند بهانه است
خندیدم،گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید،می‌خواهم پیاده شوم !
شریعتی
دیدگاه ها (۱)

بهشت من همینجاس, توی همین خونهچه حس خوبی داره...

عشق تومثل طناب پوسیده ای بودکه هم لذت کشیدن داشتو هم ترس از ...

برای اینکه همیشه شاد باشیمباید یه بدن سالمو یه حافظه ضعیف دا...

اگر بی هدف از خواب بیدار شدیدبهتر است برگردید و بخوابید!#است...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭 ⁸ « ویو سوجین » ( ۴ هفته بعد ) پس ف...

دریا شاهد بود P:7بعد از چند ساعت حرف زدن بلاخره خداحافظی کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط