پیتزا به جای نون پپسی جای شراب

پیتزا به جای نون، پپسی جای شراب
بازم برام بریز این شام آخره
عیسای ناصری امشب خودِ منم
موهام کوتاه شدن چشمم یکم تره

تو مَجدلیه ای تو پالتوی سیاه
مثل یه صفحه از فیلم نامه ی بهشت
هر شاعری به تو برخورد و دلسپرد
شب ها به جای شعر انجیل مینوشت

این شامِ آخره فردا تنِ منو
رو تپه ی اوین میبینی رو صلیب
راهِ بهشتم از چشم تو میگذره
این دشتِ گندم و باغ بزرگِ سیب

این صورتا کی ان که دور میز شام
سرگرمِ صحبتن با اخم و زمزمه
تو حرفاشون دارن از مرگِ من میگن
از فیلم اعتراف حبس و محاکمه

حواریون من امشب همه منو
قبل از خروسخون انکار می کنن
فردا یهودا رو واسه خیانتش
با شور و هلهله سردار میکنن

حواریون من تو فکرشون همه
مشغول کشتن رویاهای منن
حتی دیگه واسه لو دادن تنم
بوسه نشونه نیست بیسیم میزنن

دستِ منو بگیر این شام آخره
امکان معجزه یک بی نهایته
اونقدر جرم من با من خودی شده
که سایه ی منم فکرِ خیانته

کو تاجِ خارِ من؟ کو پیکر صلیب؟
پس تازیانه ها کِی سوت میکشن؟
آماده ام بگو گل میخای عذاب
کی غنچه می کنن رو دست و پای من؟

من خسته ام از این اورادِ بی هدف
من ذله ام از این ایمان بی امید
از روزگاری که حتی خدا رو هم
باید تو ماشین ضدِ گلوله دید

این آخرین شب و غمگین ترین شبه
چشمای ما مثِ لیوانمون پره
معراج من هنوز مثل گذشته ها
بوسیدن لبات توی آسانسوره

دستِ منو بگیر! ختمِ ضیافته!
بیرون رستوران مرگم مقدره!
زانو نمیزنم سر خم نمی کنم
این فردا رو صلیب فریادِ آخره!

یغما گلرویی

دکلمه ترانه "شام آخر" در کانال تلگرام شعرخوانی
دیدگاه ها (۱)

من هنوز گاهییواشکی خواب تو را می بینمیواشکی نگاهت می کنمصدای...

ســرم را نــه ظلــم مــی تــواند خــم کنــد،نــه مــرگ،نــه ...

من یه گلایلم که تو این سرزمین شوم،راهم به قبر و سنگِ گرانیت ...

مثل صدای خنده ی بچه توی عزاآهنگ کند ثانیه هامو به هم زدییه م...

#عشق_جنایت 🔪پارت 46لیا:با،بایهمه:بایلیا: رفتیم بیرون سوار ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط