پارت دوم خلافکار من

پارت دوم خلافکار من :
بیشتر چیز های که گفته بود دروغ بود
پس دستگیرش کردم و ازش بازجویی کردم
+ چرا دروغ گفتی ؟
؟چون میترسیدم بهم شک کنین
+ اینجوری بیشتر بهت شک میشه
؟ باشه
+ سوالاتم رو جواب میدی ، وگرنه خودت می‌دونی و پلیس
همه کارهای گذشته ات رو از جلوی چشمات رد میکنم ( با لحن تهدید آمیز )
پس بهتره دروغ نگی
خب بریم سراغ سوالات
اون شب دقیقا چه اتفاقی افتاد ؟
؟ من طبق معمول در حال تمیز کردن بودم که یه مرد قد بلندی از جلوی مغازه رد شد ، یکم نگاهش کردم ولی بهم توجهی نکرد
بعد از نیم ساعت وارد مغازه شد و یه قهوه خواست براش سرو کردم و رفت
وقتی که مغازه رو تعطیل کردم دیدم که اون خانم به قتل رسیده ، اون خانم مشخص بود مال این منطقه نیست
پس با پلیس تماس گرفتم
و رفتم خونه
ولی اگر بخوام به یه نکته اشاره کنم ، قاتل دقیقا میدونست اون خانم قراره از اینجا رد شه
+ خب صورتش رو ندیدی ؟
؟ ماسک داشت ، ولی چشماش بی رحم بودن
یجورایی انگار که میشه فهمید قاتله
+ خب یکم از نوع قتل و اینا برام بگو
؟ ضربه چاقو خورده بود شایدم هم گلوله ، همه جا پر خون بود نمی‌دونم چیزی ازش دزدیده شده بود یا نه
+ باشه
میتونی بری
چیزایی که گفته بود ، کاملا طبیعی بود
زیاد چیزی دستگیرمون نشد
قاتل نشونه خاصی هم نداره مثل بقیه مردم عادیه
رفتم خونه و تحقیقاتم رو دوباره شروع کردم
اگر قرار بود ، دوباه قتلی انجام بشه باید اونجا باشم
پس یه تصمیمی گرفتم
به پلیس زنگ زدم و نقشه ام رو گفتم
پلیس هم برای اینکه تابلو نشه خیلی کم رنگ و نامحسوس وارد عمل شد
با یکی از مغازه دار ها هماهنگ شدم و قرار شد من اونجا نمایشی کار کنم
و شب ها با کلاه گیس بلند و شلوار چسب از اونجا خارج شم
یه هفته شبا همینجور میگذشت و من چیز خاصی دستگیرم نشد
ولی شب پنجشنبه احساس کردم یه کسی داره دنبالم میاد
قدم به قدم
برگشتم و به مرد با تمام اون نشانی ها دیدم ، خیلی هم درست هیکل بود
ماسک هم داشت
میخواست منو به قتل برسونه
به پلیس تکست دادم و شروع به حرکت کردم
آروم راه میرفتم و اونم پشتم راه میومد
ولی پلیس چرا نمیومد؟
که یهو دیدم به شخص دیگه هم جلوم اومد
که اون از پست سرم جیغ کشید :
- این طمعه منه ( داد )
به هفته اس دارم روش تحقیقات انجام میدم
! نخیر این مقتوله منه
دو تا قاتل بودن
که هر دو میخواستن منو بکشن
و پلیس هم نمیومد
از پشت سرم گفت:
- چیه خانم کارگاه پلیس نمیاد؟
چی ؟ از کجا فهمیده بود
- پلیس تو رو به پول فروخت
+ چی میگی ؟
- تو دیگه مرده ای
همه تو رو فروختن
اون یکی قاتل رو با اسلحه کشت ، یه گلوله توی سرم
من شروع کردم به دویدن که یه تیر زد توی پام
پام رو گرفتم و سعی کردم بخزم ولی پام رو گرفت و کشید
بلندم کرد و اسلحه رو سرم گذاشت
دیدگاه ها (۷)

پارت سیزدهم فیک عشق زوری : + کجا میخوایم بریم؟ - میفهمی رفتی...

کدوم رو بزارم پروفمون؟

پارت اول خلافکار من:ویو مینی : اه دوباره یه قتل دیگه ؟ طرف ه...

تک پارتی جونگکوک : داشتم میرفتم پیش جونگکوک تا اذیتش کنم دست...

بیب من برمیگردمپارت: 69گوشی رو کنار گذاشت و باهام چشم تو چشم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط