پارت سیزدهم سناریو
پارت سیزدهم سناریو
تهیونگ رفت دم در از چشمی در نگاه کرد که یهو جت خورد
رفت سریع او رو بیدار کرد
ات .. ات.. ات بیدار شو
ات: اممممممم چیه ؟ خوابآلود )
ته: کوک اومده اگه..اگه من درو باز کنم اصبی میشه
ات از روی تخت پا شد و یه تهیونگ رو زیر تخت قایم کرد رفت درو باز کرد
وقتی کوک اومد تو یه دستا گل خیلی گنده به ات داد ات رو بقل کرد
کوک: خب ات ( وقتی اینو گفت کمر ات رو تو دو تا دستاش گرفت و چسبوند به خودش)
وقتشه که یزره تنبیهت کنم
کوک با ات رفتن تو اتاق درو هم کوک قفل کرد
کوک دکمه های پیرهنش باز کرد و سیسپکاشو به نمایش گزاشت و قبل شروع متوجه یه چیزی شد که نباید میشد
کوک خم شد و به نوک لباس ته دست زد
کوک: هییی تهیونگ!
تو اینجا چی کار میکنی ها،؟
ته: عههه کوک تو اینجایی ببین چیزه واست توضیح بدم
کوک حسابی عصبی شده بود
ات: کوک ببین بزار واست توضیح میدوم من ته کاری نکردیم واقعا راست میگم
پارت بعد خوشمل بلا؟
تهیونگ رفت دم در از چشمی در نگاه کرد که یهو جت خورد
رفت سریع او رو بیدار کرد
ات .. ات.. ات بیدار شو
ات: اممممممم چیه ؟ خوابآلود )
ته: کوک اومده اگه..اگه من درو باز کنم اصبی میشه
ات از روی تخت پا شد و یه تهیونگ رو زیر تخت قایم کرد رفت درو باز کرد
وقتی کوک اومد تو یه دستا گل خیلی گنده به ات داد ات رو بقل کرد
کوک: خب ات ( وقتی اینو گفت کمر ات رو تو دو تا دستاش گرفت و چسبوند به خودش)
وقتشه که یزره تنبیهت کنم
کوک با ات رفتن تو اتاق درو هم کوک قفل کرد
کوک دکمه های پیرهنش باز کرد و سیسپکاشو به نمایش گزاشت و قبل شروع متوجه یه چیزی شد که نباید میشد
کوک خم شد و به نوک لباس ته دست زد
کوک: هییی تهیونگ!
تو اینجا چی کار میکنی ها،؟
ته: عههه کوک تو اینجایی ببین چیزه واست توضیح بدم
کوک حسابی عصبی شده بود
ات: کوک ببین بزار واست توضیح میدوم من ته کاری نکردیم واقعا راست میگم
پارت بعد خوشمل بلا؟
- ۹.۳k
- ۲۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط