درخواستی🖤🩸🩸

Part8
اون شماره ی بزرگ ترین دشمن من بود جواب دادم علامت دشمن =
= املی کار خوبی کردی می‌دونی که اگه به حرف من گوش نمی‌کردی و با جیمین ازدواج میکردی جیمین کشته میشد حالا هم برای همیشه از جیمین فاصله بگیر (قطع کرد)
ویو جیمین
با هر کلمه ی اون اشغال بیشتر اشک میریختم من فرشتمو کتک زدم فقط به خاطر اون اشغال های عوضی رفتم پیش املی با دیدن بدن پر از زخمش حالم بد شد سریع بلند کردم بردمش بیمارستان
علامت دکتر ~
~اقای پارک
-بله
~حال مریضتون بهتره ولی تا چند وقت خیلی باید ازشون مراقبت کنید و حواستون باشه غذا خوب بخوره
-ممنون میشه .... بینمشون؟
~بله بفرمایید
ویو جیمین رفتم توی اتاق املی ولی املی اونجا نبود
-دکتر دکتررررر (با داد)
~بله آقای پار....(جیمین با دادی که زد نتونست حرفش را کامل کنه)
-املی کجاست اشغال
~ارامشتون را حفظ کنید ما پیداشون میکنیم
-اگه زود پیداش نکنید کل بیمارستان را با ادم هاش میفرستم رو هوا
~ببله (با ترس) الان پیداشون میکنیم کل پرستار ها دنبالشون میگردن
-خوبه
به کل بادیگارد ها گفتم دنبالش بگردن کل سئول را
~متاسفم آقای پارک پیداشون نکردیم(با ترس)
-چه گوهی خوردییی
ویو جیمین
خواستم دستور مرگشو بدم که صداهایی از بیرون میومد رفتم بیرون دیدم اون.....
اصکی ممنوع❌❌
حمایتتتت کنید