روزهایی هست که باید زیرش خط کشید تا به چشمت بیاید

‌روزهایی هست که باید زیرش خط کشید تا به چشمت بیاید...
روزهایی که وقتی روزهایِ دیگرت از دست می‌رود بتوانی راحت پیدایش کنی و با مرورش دلت گرم شود..
روزهایی که باید ازش چند کُپی گرفت و در چند پوشه و چند کشو و لایِ کتاب‌هایِ دیگر پنهانش کرد..
روزهایی که باید از روش نوشت و مثلِ تکه شعری از سعدی چسباند به درِ یخچال...
روزهایی که باید باهاش عکس یادگاری گرفت و زیرش را حتماً حتماً تاریخ زد ، که وقتی آلبوم را ورق می‌زنی یک‌ دفعه تو را ببرد به روزگارِ سپری‌ شده‌...
روزهایی که دل را قرص می‌کند..
روزهایی که تو در آن می‌خندی ،
در شهرِ من...
روزهایی برایِ روزهایِ مبادا ...

‌پوریا_عالمی



#خاص
دیدگاه ها (۲)

‌پرتقال ها رااز هر طرف که می برمخونی اندچرا خدای بزرگکاری بر...

‌‏اما روزگار همیشه یک‌جور نبود. روزهای خوب بود و روزهای بد ه...

ماسکها را باید بستدست‌ها را باید شستجور دیگر باید زیستدست اگ...

گفتم غم تو دارم،گفتا كرونا دارمگفتم كه ماه من شو،گفتا نفس ند...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط