تو که دست هایم را بگیری

تو که دست هایم را بگیری

شب

از جانم بیرون می رود

صبح

روشنایی نمی خواهد

تو را می خواهد ..

#معصومه_صابر
دیدگاه ها (۲)

فصل فصلم هجوم آبان هاستتُف به جغرافیای تنهایی ..#علیرضا_آذر

بنازم آن نگاهی را که یغما برد جانم را ..#هما_کشتگر

در همین روزهای بارانییک نفر خیره خیره میمیردتو بدی کردیو کسی...

توهمان شیرینیِ دوران کودکی هستیکه می گذاشتند بالای کمد !و من...

صدای پای زندگی استدر خلوت کوچه های صبحمی شنوی؟تو نیز از کلبه...

می گویند در خواب هایم هذیان می‌گویم.اما هیچکس نمی داند با تو...

هر شب می درخشی میان آسمان آرزوهایم.با تو شبانه هایم لبریز رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط