یک وجب از صورتت
یک وجب از صورتت
تا بوسه هایم مانده بود
شرمِ ناز گونه هایت دست
من را خوانده بود
دست می انداخت عطر
گیسوانت یاس را
وه که پیچ و تاب مویت
باد را پیچانده بود
تا بوسه هایم مانده بود
شرمِ ناز گونه هایت دست
من را خوانده بود
دست می انداخت عطر
گیسوانت یاس را
وه که پیچ و تاب مویت
باد را پیچانده بود
- ۸۴۷
- ۰۸ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط