پارت
پارت 17
"بچه ها زمانتون تمومه همه برگه ها را تحویل بدید
+(جیک اومد سمتم انگار میخواست یچیزیو بهم بگه ولی من بدون گفتن چیزی خودمو به نفهمی زدم و از کلاس رفتم بیرون)
توی حیاط مدرسه
+سوهیون هوفف بالاخره اون زمان کوفتی تموم شد.
*چی؟ منظورت از اون زمان کوفتی چیه؟ 😈
+چی؟(وای چرا اینو بلند گفتم) هیچی، منظوری نداشتم.
(کیم ریون میاد جلوی سوهیون)
$هی جونگ سوهیون
+(وای دوباره شروع شد.)
+چیه؟
$هه واقعا چطوری میتونی؟ بعد اون اتفاق لعنتی هنوز خیلی خودتو دست بالا میگیری معلومه اصلا برات مهم نیست.
+(اون اتفاق؟)
(قیافه ی سوهیون پوکر شد، یعنی چه اتفاقی افتاده؟)
$پس بالاخره یادت اومد؟ یادت اومد چیکار کردی؟
+اینجا جای حرف زدن در این مورد نیست، بیا بریم یجای دیگه.
$هه خیلی ترسویی معلومه....
+گفتم اینجا جاش نیست بیا بریم یجای دیگه.(با داد)
ویو جیک
_(داشتم از کلاس میومدم بیرون و میخواستم برم دنبال سوهیون، چون میخواستم باهاش حرف بزنم. یهو دیدم دوباره اون دختره اومده و میخواد سوهیون رو اذیت کنه، ایشششش دوباره اون، بیخیال بهتره دخالت نکنم چون نمیدونم قضیه چیه. میخواستم برم که....
+گفتم اینجا جاش نیست،تمومش کن(با داد)
_....
(سوهیون و ریون رفتن یه جای کم رفت و امد)
.........
__________________________
#هشت_خوش_شانس#فیک#انها_یپن
شرایط پارت بعد: شرایط نداره🤭(هروقت خواستم میزارم شاید بشه سال بعد😌)
"بچه ها زمانتون تمومه همه برگه ها را تحویل بدید
+(جیک اومد سمتم انگار میخواست یچیزیو بهم بگه ولی من بدون گفتن چیزی خودمو به نفهمی زدم و از کلاس رفتم بیرون)
توی حیاط مدرسه
+سوهیون هوفف بالاخره اون زمان کوفتی تموم شد.
*چی؟ منظورت از اون زمان کوفتی چیه؟ 😈
+چی؟(وای چرا اینو بلند گفتم) هیچی، منظوری نداشتم.
(کیم ریون میاد جلوی سوهیون)
$هی جونگ سوهیون
+(وای دوباره شروع شد.)
+چیه؟
$هه واقعا چطوری میتونی؟ بعد اون اتفاق لعنتی هنوز خیلی خودتو دست بالا میگیری معلومه اصلا برات مهم نیست.
+(اون اتفاق؟)
(قیافه ی سوهیون پوکر شد، یعنی چه اتفاقی افتاده؟)
$پس بالاخره یادت اومد؟ یادت اومد چیکار کردی؟
+اینجا جای حرف زدن در این مورد نیست، بیا بریم یجای دیگه.
$هه خیلی ترسویی معلومه....
+گفتم اینجا جاش نیست بیا بریم یجای دیگه.(با داد)
ویو جیک
_(داشتم از کلاس میومدم بیرون و میخواستم برم دنبال سوهیون، چون میخواستم باهاش حرف بزنم. یهو دیدم دوباره اون دختره اومده و میخواد سوهیون رو اذیت کنه، ایشششش دوباره اون، بیخیال بهتره دخالت نکنم چون نمیدونم قضیه چیه. میخواستم برم که....
+گفتم اینجا جاش نیست،تمومش کن(با داد)
_....
(سوهیون و ریون رفتن یه جای کم رفت و امد)
.........
__________________________
#هشت_خوش_شانس#فیک#انها_یپن
شرایط پارت بعد: شرایط نداره🤭(هروقت خواستم میزارم شاید بشه سال بعد😌)
- ۲.۸k
- ۲۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط