خانواده ی جئون

خانواده ی جئون

پارت ۶

پایین تر که رفتم صدای ی کسایی میومد ک به جونگکوک‌میگفتن رئیس

با خودم داشتم فکر میکردم که کیه ک بهش میگن رئیس

که یادم اومد اجوما بهم گفته بود پیش بزرگترین مافیام
یااا که یکی از پشت کشیدم
جونگ کوک بود

کوک: اومده بودی فضولی

ا.ت : ن بخدا

کوک بردم اتاق شکنجه و لباسمو پاره کرد در حد یه نیم تنه و شلوارک
کوک : کدوم کله خری اینجوری کرده باهات

ا.ت: از پله افتادم
کوک: دروغو دقیقا میشه از چشمام فهمید

ا.ت:...
ی ضربه محکم زد بهش دقیقا جایی که باباش زده بود
ا.ت: اییی
کوک: کی بوده؟

ا.ت: ب.اب.ا..م عاحح
داشت خون میومد از زخمش سریع بلندش کردم یعنی کدوم پدری همچین کاری میکنه با دخترش یعنی از ظاهرش فقط مهربونه؟؟

سریع زنگ زدم ب‌دکتر شخصیم
و اومد معاینش کرد گفت چیزی نیست و باید پماد بزنی براش همین و دکتر رفت

کوک: نمیدونم چرا چند روزیه ضعف میکنم
که یهو کم کم....


اینم از این پارت امیدوارم لذت برده باشید تا پارت های دیگر باباییی کیوتام❤️✨
دیدگاه ها (۴۵)

خانواده ی جئونپارت ۷ کم کم چشمای ا.ت باز شد ا.ت: ک.و.ککوک: خ...

لباس ا.ت برای رفتن ب جایی که کوک گفته بود😑

عشقا واسه رمان دیگه شرط نمیزارم چون بعضی ها خیلی کامنت میزار...

خانواده ی جئون پارت۵کوک: نمیخواستم بفهمی کجا میخوایم بریم کو...

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

پارت ۹۷ فیک ازدواج مافیایی

هرزه ی حکومتی پارت ۷ بردمش تو اتاق خودم...دستش و محکم ول کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط