آدما عزیزتریناشونو نمیذارن توو ویترین نمیچینن سر طاقچ

آدما عزیزتریناشونو نمی‌ذارن توو ویترین، نمی‌چینن سرِ طاقچه، پهن نمی‌کنن وسطِ سفره ی حرفای صد‌ من یه غاز کوچه بازاری...
باارزشا جاشون توو صندوقچه ی دله، توی پستوی حرفای نگفته ست، توی حالِ خوشِ قاطیِ ناخوشیای روزگاره، پنهون شده لابلای لبخندای بی دلیل وسط روزمرگیای زندگیه...
ببین من خیلی بی ربط و با ربط نوشتم اما ننوشته هام خیلی بیشتر از نوشته هامه...
چون تو فرق می‌کنی؛
من تورو بیشتر از این که داد بزنم سکوت کردم!


#طاهره_اباذری_هریس


پانویس:
رونوشت به دلبر که جان فرسود از او...
دیدگاه ها (۳)

عزیزترینم!هر حرفی رابا همه کس نمی‌توان گفت...آدم را متهم می‌...

صبرت که تمام شد نرومعرفت درست از همانجاشروع می شود... پ.ن: ا...

یه وقتائیم هستآدم دلش می‌خواد فرار کنه...نه از بقیه،از خودش ...

سر به روی سینه ام بگذار بشنو از دلم...با طپیدن می‌کند تکرار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط