اسممو صدا کن:پارت12

می ریا:رسیدیم به یه جای سر سبز واقعا قشنگ بود من و کوک سانگ با هم چادرمون رو درست کردیم و وسایلمون رو توش گذاشتیم

کوک:می ریا بیا بریم اینورا یه گشتی بزنیم

می ریا:باشه بریم با هم داشتیم راه میرفتیم که من گفتم، کوک میشه زیر این درخته بشینیم نباید زیاد دور شیم همین الانشم خیلی دوریم امکان داره نگرانمون شن

کوک:نه نگران نمیشن من به معلم گفتم که با هم میریم گشت میزنیم

می ریا:آها خوبه، کوک هم اومد کنارم نشست و گفت

کوک:خب تا کسی نیست بیا یکم بازی کنیم

می ریا:چه بازی

کوک:من میوفتم دنبالت اگه من بردم میبوسمت اگه تو ببری کاری باهات ندارم

می ریا:باشه، بلند شدیم و من شروع کردم به دویدن کوک خیلی سرعتش زیاد بود منم خیلی سریع میدویدم داشتم خسته میشدم و سرعتم داشت کم میشد که کوک منو گرفت

کوک:خب بیبی باختی باید ببوسمت

می ریا:باشه، لباشو گذاشت رو لبام و به بازی گرفت و بعد سه دقیقه ازم جدا شد

کوک:آفرین بیبی از این به بعد هر وقت تنها بودیم بهم بگو ددی

می ریا:باشه ددی باید بریم دیگه وقت نهاره

کوک:بریم

می ریا:رفتیم بقیه با غذا خوردیم و یه عالمه با هم حرف زدیم و خندیدیم و عکس گرفتیم شب شده بود و وقت خواب بود همه هم گروهیا باید پیش هم میخوابیدن من و سانگ کوک رفتیم تو چادر و دراز کشیدیم

کوک:میشه بقلت کنم

می ریا:نه سانگ میبینه زشته

کوک:نگاه کن ببین سانگ خوابه

می ریا:نگاه کردم و سانگ خوابیده، آره خوابه

کوک:پس بزار بقلت کنم

می ریا:باشه، رفتم تو بقلش و منو سفت بقل کرد و با هم خوابیدیم صبح شده بود و از خواب بیدار شدیم وقتی بلند شدم فقط من و کوک تو چادر بودیم منم تا دیدم کوک خوابه میخواستم لباسامو عوض کنم شلوارمو عوض کردم پیراهنمو در آوردم دیدم کوک داره بهم نگاه میکنه، به چی نگاه میکنی روتو کن اونور

کوک:نمیتونم

می ریا:چرا

کوک:چون خیلی سکسیه

می ریا:دیدم اومد جلو و کمرمو گرفت و منو چسبوند به خودش، چیکار میکنی کوک اگه یکی ببینه چی

کوک:نترس کسی نمیبینه همه الان دارن صبحانه میخورن

می ریا:هر کاری میخوای بکنی زود باش چون امکان داره یکی بیاد، دیدم سو*تینمو از تنم در آورد و سینه یکی از سینه هامو می‌خورد و اون یکی رو هم می‌مالوند خیلی خجالت کشیده بودم دیدم ازم جدا شد بالاخره بعد از 15 دقیقه

کوک:بیبی زود لباساتو بپوش بریم صبحانه بخوریم

می ریا:باشه لباسمو پوشیدم(عکسشو میزارم) و رفتیم پیش بقیه...
ادامه دارد
لایک کنید تا پارت بعد رو بزارم❤️💜
#کوک
#نامجون
#جیمین
#تهیونگ
دیدگاه ها (۴۸)

لباس می ریا در فیک اسممو صدا کنپارت 12 ...

واد فاخ #پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_بب...

لباس کوک در فیک اسممو صدا کن پارت 11 #خاص #زیبا #جذاب #شیک

لباس سانگ در فیک اسممو صدا کن پارت 11 #خاص #زیبا #جذاب #شیک

مافیای من پارت ۱۹ویو کوک دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بد...

رمان عشق و نفرت پارت ۱۲خلاصه رفتیم خونه ی مامان جونگ کوک سان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط