ازدواج اجباری با مافیا

ازدواج اجباری با مافیا


پارت آخر


ویو جیمین

از کتک زدن ا.ت کنار کشیدم روی تخت دراز کشیدم خوابم برد صدای گریه ا.ت خوابمو نیمه کرد عصبی شدم و دوباره بلند شدم ا.ت کتک زدم از اتاق بیرون رفتم بعد ۱۰ دقیقه اومدم تو دیدم ا.ت بیهوشه بدون کفش ا.ت برآید استایل بغل کردم بردم بیمارستان دکترا ا.ت به کما منتقل کرد سعی کردن به ا.ت تنفس بدن ولی ا.ت مرد منم آنقدر گریه کردم که افسرده شدم فکر خودک*شی سرم زد خودمو از طبقه ۹ پرت کردم


پایان
دیدگاه ها (۳۰)

معرفی فیکنا پدری خشن مافیا ی من اسم من پارک ا.ت است و ۱۶ سال...

نا پدری خشن مافیا ی من پارت ۱ویو ا.ت سلام من مین ا.ت هستم ۱۹...

ازدواج اجباری با مافیا پارت ۸ یهو جیمین دستو گذاشت روی باسنم...

ازدواج اجباری با مافیا پارت ۷از اون روز ببعد ا.ت با جیمین حر...

"سرنوشت "p,34...کانر : ( مست ) ... ا/تت ‌.... میدونستی شیفته...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۴۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط