عشق یعنی مشکلی آسان کنی

عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از در مانده ای درمان کنی.

در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر

عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش

عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
واگذاری اب را ، بر تشنه تر

عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمه ای جاری شده

عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی

هر کجا عشق اید و ساکن شود
*هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود*
دیدگاه ها (۲)

گل شوی در باغ عشقم باغبانت می شوم در کویر داغ و سوزان سایبان...

قلمت را بردار ....بنویس از همه ی خوبی ها .....زندگی ..عشق .....

عشق یعنی خواب باشی بوسه بیدارت کندیار با چشم خمار و مست تب د...

طمع در سیم و زر ،چندین مکن گر دین و دل خواهی،که دین و دل تبه...

عشق یعنی گل به جای خار باش پل به جای این همه دیوار باش.....

{سناریوی شماره ۸} || پارت چهل دوم ||نام سناریو: 《 قلبی از سن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط