اما من عاشقتم

اما من عاشقتم!
پارت ۱۰

که یهو
تهیونگ اومد گفت

ته: من که بهت گفتم بلند شو امادشو زود

باش

کوک: ولی من که لباسی ندارم

ته : فعلا از لباسام بردار میخوایم بریم برات لباس بخریم

کوک: اوک

رفتم توی اتاقش یه لباس مشکی سفید ساده پوشیدم و درحال شونه کردن موهام بودم که یهو وارد اتاق شد و رفت توی کلوزه و یه لباس پوشید و اومد بدون هیچ حرفی اول رفتیم
سمت یه دریاچه که تاحالا به قشنگی اونجا ندیده بودم

کوک: واو چه جای قشنگی !

ته : آره حالا پیاده شو

کوک پیاده شد و رفت سمت دریاچه که پراز ماهی که کوچولو و کیوت بود بعد از یک ساعت اون مکانو باهم ترک کردن و به سمت یه رستوران حرکت کردن ...... رسیدن و به‌موقع گارسون اومد و گفت که

علامت گارسون@

@چی میل دارید آقایون؟

کوک: خبب من یه استیک گوشت و کوکاکولا

ته : منم همینطور

@حتما الان اماده میشه

بعد از کمی صبر کردن‌ها رو آوردن و شروع کردن به خوردن که ته گفت

ته: استیک دوست داری؟؟؟

کوک: آره غذای مورد علاقمه

ته: خب دسر چی دوست داری؟

کوک: پودینگ موز

ته: اوهوم

یعد از دقایقی که غذاشون تموم شد کوک گفت

کوک: خب بریم؟؟

ته: نه!

کوک: برای چی؟؟؟

ته: وایسا..... گارسون

@بله آقا

ته:یک پودینگ موز و یک پودینگ توت

فرنگی


@چشم چیز دیگه ای نیاز ندارید ؟

ته: نه .... خب بشین تا دسر بخوریم


کوک که از مهربونی تهیونگ متعجب بود


دوباره سر جاشون نشست پودینگ ها اومدن

هردو درحال خوردن بودن که یکم از پودینگ

گوشه ی لب کوک بود که تهیونگ با

انگشتش اونو برداش و خودش خورد (🤓🤒)


کوک ار این کار تهیونگ دوباره متعجب شد

ولی عکس العملی نشون نداد

ویو شب

رسیدن خونه هردو لباس خوابشون رو

پوشیدن که ته گفت

ته: بیا با من میخوابی

کوک که چاره ای نداشت کنارش خوابید

ویو یک ماه بعد

........................
دیدگاه ها (۰)

لباس کوک لباس ته پودینگ تهپودینگ کوک رستوران استیک

دریاچه🏞🍻

آلاچیق توی عمارت ته

اما من عاشقتم!پارت ۹ ویو کوک از خواب بیدار شدم یه چیزی روم س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط