با لبخند،نشانی#خانه ی تو را می خواستمهمسایه ها می گفتند سالها پیشبه دریا رفتکسی دیگر از او،خبر ندادبه خانه ی تونزدیک می شومتو را صدا می کنمدر خانه را می زنمباران می باردهنوزباران می بارد..