پسر ک درد داشت

پِسـرے کہ دَرّد داشـتــــ

خیلـــــے حـــرف داشـتـــ

ولـے یـہ صِــدا اَز درون میگفتـــ

هیـــــس خـــفـــہ مـَــــرد بــــاش...

telegram.me/tanhaye_mn
دیدگاه ها (۱۶)

وقتی ساعت دوازده به بعد خیابون گردیه یه دخترتنها شروع میشه م...

سیگار که میکشیدم رفقام میگفتن نکشنمیفهمیدن من از زندگی کشیدم...

حاجیی انقد عشق عشق نکنیه روزی منم عاشق کسی بودمولی اونم عاشق...

گوشیو بردار که صداتیه ذره ارومم کنه‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط