زخم کهنه فصل دوم

زخم کهنه فصل دوم )
پارت۵۸

رو داد : حالا فهمیدین چرا گفتم دروغ کار خوبی نیست

آقایون ؟

چشمهای تهیونگ سه برابر شد . این حرفش یعنی دروغشون بردن; از ;سایمونه و نه ; هویت سایمون; ! این حرفش یعنی اون دختر واقعا سايمونه !

دخترک نگاهی معنادار به مرد بالای سرش انداخت و رفت تهیونگ رفتنش رو دنبال کرد. قد بلندی نداشت اما کفشهای پاشنه بلندش قدش رو کشیده تر نشون میداد. هیکلش به قدر کافی سکسی بود و لباس مشکی بازش سکسی ترش کرده بود موهاش تا کمرش بلند بودند و پایینشون رو حالت داده بود . ماسکش بزرگ بود و چیزی از صورتش معلوم نبود و فقط لبهای سرخش بدجور

خودنمایی می کرد.

تهیونگ خواست بره سمتش که مرد همراه اون زن جلوش سبز شد : با من بیاید !

چشمهاش درشت شد . بی حرف پشت سرش راه افتاد و به جای کمی خلوتتر کشیده شد.

مقصد همون دختر بود با جام شراب قرمزی همرنگ لبهاش

توی دستش.

برگشت سمتش و چند ثانیه براندازش کرد .

شما

که تقلب رسوندید بودید

، آقا ؟

صداش مسحور کننده بود اما تهیونگ کجا این صدا

شنیده بود ؟ لعنت خیلی آشنا بود !

تهیونگ گفت: بله! متوجه شدم که شما توی این بازی

رو
تهیونگ گفت : بله! متوجه شدم که شما توی این بازی حرفه ای هستید اما حس کردم شرایط زیادی استرس زاست و به کمک شاید نجات دهنده باشه . بهرحال اگه جسارت شد متاسفم !

تهیونگ با نهایت صداقت گفت و دخترک نیشخند زد :

واو ! چه جنتلمنی!

تهیونگ لبخند زورکیای زد.

تاسف نیاز نیست! ممنونم !

جامش رو جلو آورد و گرفت به سمتش. لبخند تهیونگ واقعی شد . جامش رو جلو آورد و زد به جام شراب اون

دختر !

اگر واقعا سایمون بود ؛ زیادی جذاب بود خیلی بیشتر از

...

اسلاید لباس سایمون...
خوب به نظرتون سایمون کیه ؟ ...
دیدگاه ها (۳)

زخم کهنه فصل دوم )پارت۵۹ زیادی ! چند دقیقه ای میشد که بیدار ...

زخم کهنه فصل دوم )پارت ۶۰ جیگر ترین دکتر دنیا الآن سوار ماش...

زخم کهنه فصل دوم )پارت۵۷ خوشش نمی اومد اما وقتی بچه بود پدرش...

زخم کهنه فصل دوم )پارت۵۶ تهیونگ شوکه گفت و جانگمی از جا پری...

زخم کهنه پارت ۱۴۷ شیرین بود بیماری حرکت ، توی هواپیما حالت ت...

زخم کهنه پارت ۱۴۶ , (*)• ;چشم رئیس; یعنی یک جفت چشم درشت و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط