ماجرای عذاب مردمیخفروش

ماجرای عذاب #مرد_میخ_فروش


فضل بن زبیر می‏گوید:
نزد «سدی» نشسته بودم که مردی وارد شد و کنار ما نشست، یک لحظه متوجه شدیم که بدنش بوی «صمغ» میدهد.
( #صمغ، شیره ‏ای است که از بعضی درختان مانند صنوبر گرفته می‏شود) 
«سدی» به او گفت «صمغ» می‏فروشی؟ او گفت:
خیر! «سدی» گفت: این بو برای چیست؟
آن مرد گفت:
من در لشکر #عمر_بن_سعد بودم و فقط در لشکر #میخ_چادر می‏فروختم.
بعد از #روز_عاشورا، #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) را در خواب دیدم و در کنار آن حضرت، حضرت #امیرالمؤمنین #امام_علی_علیه_السلام و #امام#حسین_علیه_‏السلام نیز حضور داشتند و دیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به اصحاب امام حسین علیه السلام آب می دهد.
من هم در کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله تقاضای #آب کردم؛ ولی آن حضرت از آب دادن به من خودداری کردند و فرمودند:
آیا تو نبودی که به دشمنان ما کمک کردی؟ گفتم #یا_رسول_الله! من فقط میخ می‏فروختم، در همین حال رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه ‏السلام رو کردند و فرمودند: به او صمغ بخوران. حضرت امیرالمرمنین امام علی علیه ‏السلام هم جامی به من دادند و من از آن خوردم، وقتی که بیدار شدم، تا سه روز از مخرج بول من، صمغ بیرون می‏ آمد،
سپس آن حالت بر طرف شد؛ ولی بوی آن باقی ماند. «سدی» به او گفت:
نان گندم بخور و هر چه از نباتات هست بخور و از آب فرات نیز بنوش؛
یعنی هر چه دوست داری بخور، برای این که هرگز فکر نمی‏کنم بهشت را مشاهده کنی
اگر عذاب یک میخ فروش سپاه دشمن #سیدالشهدا علیه السلام در دنیا چنین بوده وای برقاتلین ومتابعین قاتلین مولایمان حسین علیه السلام

منبع:مدینه المعاجز، ج ۴، ص ۸۷٫ کرامات حسینیه و عباسیه
دیدگاه ها (۴)

یه تصویر ناباین عکس که میبینیدرزمنده هایی ک پشت سرهم نشستند ...

#بسم_الله_الرحمن_الرحیمخبرگزاری مهر نوشت:فاجعه انسانی روز عی...

خطبه غدیر ۳۳. . بخش دهم: حلال و حرام، واجبات و محرماتهان! رو...

روز شمار عید الله الاکبر(۸) روز مانده تا عید سعید غدیر. . . ...

🌹ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىُّ🍃 قال رسول الله صلی الله علیه و اله:...

🌹ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىُّ🍃 قال رسول الله صلی الله علیه و اله:...

🏴 یاعلیُّ ياعلىُّ ياعلىُّ 🥀 السلام عليك یا حضرت فاطمهسلام ال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط