شب بخیر ا ردپا گمشده در خوابها

شب بخیر اے ردپاے گمشده در خواب‌ها
سایه‌ے رویاے عشق افتاده بر محراب‌ها

شب بخیر اے آخرین خُنیاگر تصنیف شب
خنده‌هایت برده طاقت از دل بی‌تاب‌ها

شب‌بخیر اے تابش لبخند جان‌افزاے عشق
غمزه‌ے نازت گره خورده به اسطرلاب‌ها

شب‌خوش اے شیرین‌ترین پرواز صفر عاشقی
در سماع واژه‌ها با زخمه‌ے مضراب‌ها

اے صداے رهگذر در انتظار پنجره
اے طلوع شعر من در خنده‌ے مهتاب‌ها

دلخوشی‌هایم شده دیدار قاب عڪس تو
شب بخیر اے شهرزاد قصه‌گوے خواب‌ها

عطر تو پیچیده در تنهایے "یاس خیال"
شب بخیر آبی‌ترین نیلوفر تالاب‌ها

#محمد_جوڪار
دیدگاه ها (۲)

تا صبح‌دم به یاد تو شب را قدم زدمآتش گرفتم از تو و در صبح‌، ...

آماده ڪن امشب برايم خانه‌ات رابا نام من بالا ببر پيمانه‌ات ر...

من! پادشاهِ مقتدرِ کشوری که نیست!‌دل بسته‌ام، به همهمه‌ی لشک...

پری نبوده‌ام از قصّه‌ها مرا ببرندپرنده نیستم از گوشه‌ی قفس ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط