شبی ست در هر ماه

شبی ست در هر ماه
و
دزدی ناشناس
که
بی صدا ب خواب می زند
و
بی پروا می رُبایَدَش
و
روح تشنه ی خواب را سرگردان می کند
تا صبحگاه
هنوز نمی دانم چیست ؟؟!!!
و
چرا می خواند
.
.
ترجمه اواز سکوتش
همچون فکر کردن به درخشش ستاره ای
در دلِ
نورانیِ روزی ست در انتظار ...!!!
که
شاید هرگز دیده نمی شود
این شب را
سحر هم نمی شناسد
و
چه عالمِ پر رمز و رازیَ ست ...!!!!
دیدگاه ها (۳)

تمام رنجهای من؛پروانه های کالی هستندکه زخم راپیله میکنندتا ا...

چه ظریفانه  است خلقت قلب آدمی به تلنگری می شکند به لحنی می س...

تنهائیم را می برم با خودتادر خیابان ها بچرخانم ....!.از من ت...

ادم نمی دانددر درون قلب دیگران چه می گذرد ؟وقتیکسی می گوید :...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط