زشت است که توی غزلش مرد بگرید

زشت است که توی غزلش مرد بگرید
هربار که یک قافیه آورد بگرید

این هدیه ی عشق است به دیوانه که باید
با درد بخنداند و با درد بگرید

غربت فقط این است که شخصی وسط جمع
آرام بیاندیشد و خونسرد بگرید

زشت است که آدم دلش از هیچ بگیرد
زشت است که هر وقت هوس کرد بگرید

زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعر
با آمدن واژه ی برگرد بگرید

زشت است، ولی زشت تر این است که عشقت
بر شانه ی یک آدم نامرد بگرید
دیدگاه ها (۱۳)

سلامتی روزی که پسر دعوت شدبه جشن عقد عشقش✔سلامتی اون شب✔س...

کــاش مَرکز اهداے جَوانے هَـم بود(!)آنــــگاه تَمــــامِ جَو...

M,Ghنکند آنکه به دریا زده امشب دل توستکه پریشان شده دریا و چ...

کاش در محشر آغوش تو مدهوش شومروی زانوی تو خاکستر و خاموش شوم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط