شهنوازی کن نگارا ساز میخواهم چکار

‍شهنوازی کن نگارا، ساز میخواهم چکار؟
من که ایمان داشتم اعجاز میخواهم چکار؟

تا صدایت گوش هایم را نوازش میکند،
تار و سنتور و نی و آواز میخواهم چکار؟

تخت جمشید قشنگی هست در چشمان تو
تا تورا دارم دگر شیراز میخواهم چکار؟

تکیه گاه من تو باشی، من خودم یک ارتشم
قدرتم کافیست... نه... سرباز میخواهم چکار؟

باغ سرسبز و تو و آواز بلبل، بوی گل...
این زمین زیباست... پس پرواز میخواهم چکار؟

گرچه دیگر هیچ چیزی مثل دیروزش نیست
این غزل را فرصت آغاز میخواهم چکار؟
استاد شهریار
دیدگاه ها (۱)

این روزها وقتی میرم خریدحس می کنم آمریکایی امچون هیچ غلطی نم...

خدا قبول کنه حاجی، کجا با این عجله؟! 😳 😄

یکی از شیرین ترین لحظه های مادرا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط