آنچه از لشکر تاتار ندیدست کسی

آنچه از لشکر تاتار ندیدست کسی

من ز یک تار از آن زلف پریشان دیدم...

#کلیم_کاشانی
دیدگاه ها (۰)

پُر ز بوسه می شوموقتی مرا در آغوش سرشار از عشقتپناه میدهیتا ...

سوژه ای نیست برای غزل اینجا ای کاشباد و طوفان شود و ربط به ...

گناه کیست اگر اهل عشق معدودند ؟که باد عطر تو را هر کجا نخواه...

صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام!ترسم که بیایی تو و در خانه ...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

از خود گذشته منت دوران نمی کشداز پا فتاده تنگی دامان نمی کشد...

جان پرورم گهی که تو جانان من شویجاوید زنده مانم اگر جان من ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط