بچه ها امروز یعنی تقریبا دیقه پیشقرار بود امتحان ادبی
بچه ها امروز یعنی تقریبا 45دیقه پیش..قرار بود امتحان ادبیات بدیم...
میزامونو مرتب کردیم...منتظرشدیم ورقه ها پخش بشه..ک...خانوممون یه دفعه سوپریزمون کرد..ترانه یکی هست مرتضی رو گذاشت..همه گریه میکردیم..اما.....من بعد امتحانمم داشتم زار میزدم..معلممون گفت خیلی خوبه ک واقعا آدم همچین طرفدارایی داشته باشه.بهم گفت مهدیه واقعا احساساتی هستی فک میکردم نسبت به شعر ادبیات فقط اینطوری میشی ولی الان شک ندارم...اما حالم اینروزا بدتر از همس..باور کنین هیچی نخونده بودم..گریه هم برا صدای ناز مرتضی میکردم ولی نمیدونم چطور شد 19 گرفتم...این یعنی خداهس!یه خاطره خوبی برام شد و البته موندگار ..آخ مرتضی با رفتنت دل دنیا رو خون کردی
میزامونو مرتب کردیم...منتظرشدیم ورقه ها پخش بشه..ک...خانوممون یه دفعه سوپریزمون کرد..ترانه یکی هست مرتضی رو گذاشت..همه گریه میکردیم..اما.....من بعد امتحانمم داشتم زار میزدم..معلممون گفت خیلی خوبه ک واقعا آدم همچین طرفدارایی داشته باشه.بهم گفت مهدیه واقعا احساساتی هستی فک میکردم نسبت به شعر ادبیات فقط اینطوری میشی ولی الان شک ندارم...اما حالم اینروزا بدتر از همس..باور کنین هیچی نخونده بودم..گریه هم برا صدای ناز مرتضی میکردم ولی نمیدونم چطور شد 19 گرفتم...این یعنی خداهس!یه خاطره خوبی برام شد و البته موندگار ..آخ مرتضی با رفتنت دل دنیا رو خون کردی
- ۲.۱k
- ۲۷ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط