ای مطرب این غزل گو کی یار توبه کردم

ای مطرب این غزل گو کی یار توبه کردم
از هر گلی بریدم وز خار توبه کردم
گه مست کار بودم گه در خمار بودم
زان کار دست شستم زین کار توبه کردم
در جرم توبه کردن بودیم تا به گردن
از توبه‌های کرده این بار توبه کردم
ای می فروش این ده ساغر به دست من ده
من ننگ را شکستم وز عار توبه کردم
مانند مست صرعم بیرون ز چار طبعم
از گرم و سرد و خشکی هر چار توبه کردم
ای مطرب الله الله می بی‌رهم تو بر ره
بردار چنگ می زن بر تار توبه کردم
ز اندیشه‌های چاره دل بود پاره پاره
بیچارگی است چاره ناچار توبه کردم
بنمای روی مه را خوش کن شب سیه را
کز ذوق آن گنه را بسیار توبه کردم
گفتم که وقت توبه‌ست شوریده‌ای مرا گفت
من تایب قدیمم من پار توبه کردم
بهر صلاح دین را محروسه یقین را
منکر به عشق گوید ز انکار توبه کردم
دیدگاه ها (۲)

تمبر فرانسوی

نزدیک دکل های برق فشار قوی هیچ وقت خانه نسازید یا نخرید زیرا...

مدیر سازمان جهانی بهداشت مارگریت شان در روز جهانی شیردهی طبی...

این پست به مدت 20 دقیقه جهت اقامه نماز تعطیل است. لطفاً در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط