fooroogh
@fooroogh65
اندر فراق تو من،از عاشقی سرودم
ای کاش مانده بودی،ای کاش رفته بودم
از لحظه ای که رفتی،ماندم خموش و خسته
ای کاش جامی از زهر،پیش از تو خورده بودم
از ناله های این دل، تا غصه های دیده
خود شاید این ندانی، این از تو برده بودم
با که بگویم ای دوست، از این فراق و دوری
ای کاش شرح این حال با تو گفته بودم
در این سرای بی تو،جایی برای من نیست
ای کاش در نبودت، سال ها خفته بودم
با رفتن تو رفتم، از این سرای فانی
ای کاش دیده بودی، بی تو چگونه بودم
.......................................🌟 🌟 🌟 🌟 🌟 🌟 🌟 🌟
احرگ ابروحی اشما ردت روحی اکبرت عالحرگه؛
بــــــس لا تچوییـــنی ابـجفه ماطیــــــق نار الفرگه؛
الــــروح جارحها الوکت بس مرهمک داواهــــــا؛
لو حمّلت عنها ورحت مثلــــــک بعد ویـــــن الگه؛
مثلک یناغینی ابعشگ ماشـــــــوف بوجوه السلف؛
واللی اجـــــه ابعثگه الی مــــــا گرّبت من عثـــگه؛
لن بیک احس معنی الوفه والشوگ بعیونک مطر؛
الهاذ الســــبب گلبی الک للیوم ظل ابعشـــــــــــگه
مشـــــــتاگ کتلک من امـــس والیوم اگلک یاولف؛
من کثر ما بیـّه عشــــــگ صار النفس بس شهگه؛
الناس معذوره لون بالزاد تشــــــــــــرگ من تحن؛
آنه اشـــــــــکثر ماحـن الک بلمای صارت شـرگه؛
ومعذور قیس اشماکتب من وصّف آهــات الــهوی
آه العشـــــــگ ما تنحمل بـــــس تنتـــــهی بالـملگه؛
وملگاک یا وجه البدر صایر شــــحیح اعله المحب؛
وآنه ابطرگ خلـگ الصبر مجبور اداری ابخلگه؛
فاتح الک باب الگلب فوت ابجــساره ولا تــــــدگ؛
ومن تگعد ابوسط الگلب اروجک بــــــابه اتغلگه؛
اندر فراق تو من،از عاشقی سرودم
ای کاش مانده بودی،ای کاش رفته بودم
از لحظه ای که رفتی،ماندم خموش و خسته
ای کاش جامی از زهر،پیش از تو خورده بودم
از ناله های این دل، تا غصه های دیده
خود شاید این ندانی، این از تو برده بودم
با که بگویم ای دوست، از این فراق و دوری
ای کاش شرح این حال با تو گفته بودم
در این سرای بی تو،جایی برای من نیست
ای کاش در نبودت، سال ها خفته بودم
با رفتن تو رفتم، از این سرای فانی
ای کاش دیده بودی، بی تو چگونه بودم
.......................................🌟 🌟 🌟 🌟 🌟 🌟 🌟 🌟
احرگ ابروحی اشما ردت روحی اکبرت عالحرگه؛
بــــــس لا تچوییـــنی ابـجفه ماطیــــــق نار الفرگه؛
الــــروح جارحها الوکت بس مرهمک داواهــــــا؛
لو حمّلت عنها ورحت مثلــــــک بعد ویـــــن الگه؛
مثلک یناغینی ابعشگ ماشـــــــوف بوجوه السلف؛
واللی اجـــــه ابعثگه الی مــــــا گرّبت من عثـــگه؛
لن بیک احس معنی الوفه والشوگ بعیونک مطر؛
الهاذ الســــبب گلبی الک للیوم ظل ابعشـــــــــــگه
مشـــــــتاگ کتلک من امـــس والیوم اگلک یاولف؛
من کثر ما بیـّه عشــــــگ صار النفس بس شهگه؛
الناس معذوره لون بالزاد تشــــــــــــرگ من تحن؛
آنه اشـــــــــکثر ماحـن الک بلمای صارت شـرگه؛
ومعذور قیس اشماکتب من وصّف آهــات الــهوی
آه العشـــــــگ ما تنحمل بـــــس تنتـــــهی بالـملگه؛
وملگاک یا وجه البدر صایر شــــحیح اعله المحب؛
وآنه ابطرگ خلـگ الصبر مجبور اداری ابخلگه؛
فاتح الک باب الگلب فوت ابجــساره ولا تــــــدگ؛
ومن تگعد ابوسط الگلب اروجک بــــــابه اتغلگه؛
- ۲.۷k
- ۲۲ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط