چندپارتی

چندپارتی☆

درخواستی>>>

p.1

《فلش بک به ۲۷ دسامبر پنجشنبه شب》

_جونگکوک لطفا ولم کن

_جونگکوککک

_چند بار بهت بگم توی کارام دخالت نکن ها

_غ..غ..غلت کردم ...ببخشید

_جونگکوککک لطفا ولم کنننن

صدای جیغ ات کل خونه رو فرا گرفته بود

جونگکوک دست روی ات بلند کرده بود

انقدر زدتش تا از حال رفت

رفت روی مبل نشست و بعد چند ساعت اروم شد

صبح شده بود ...

ات بیهوش، روی زمین افتاده بود

جونگکوک بدون توجه به ملکه اش بلند شد و از خونه زد بیرون

بحث سر این بود که جونگکوک مست اومد خونه و ات هم هی بهش گیر میداد چه چرا بازم خوردی ...
بلخره ات فقط نگران جونگکوک بود و جونگکوک هم ...

جونگکوک هم سر همین موضوع به جای اینکه اروم باهاش حرف بزنه و بپرسه جریان چیه ات رو میزنه اینقدر میزنه که کل بدن بلوریه ات کبود میشه

ساعت ها گذشت و بلخره ات چشماش رو باز کرد

_ایی

حتا نمی تونست تکون بخوره

به زود بلند شد، به سمت اتاقش رفت، دره کشوش رو باز کرد و از اون تو پماد دراورد و زد به کبودیاش ...

_اه میسوزه ...ااای

بعضی از زخماش کبودی نبود
پارگی هم روی بدنش داشت که بخاطر تازه بودنش میسوخت ...

جونگکوک برگشت خونه
به سمت اتاقش رفت و دوش گرفت
اومد بیرون خود به خود تمام اتفاق های دیشب از جلوی چشماش رد شدن

_م..م...من چیکار کردم

سریع به سمت اتاق ات حرکت کرد

_ات ...

ات چیزی نگفت حتا نگاهشم نکرد

بدنش لرزید ...

_ات ...م ...من

ات پمادش رو داخل کشو گذاشت و روی تخت نشست

پاهاش ، دستاش ،شکمش ،صورت زیباش همه کبود بود

_ات من متاسفم

جلو اومد که ات رو بغل کنه ولی ات عقب کشید و داد زد :

_نیا جلو ...ازت متنفرم ...عوضی

_ات اروم باش میدونم چه بلایی سرت اوردم ببخشید

ات جلو رفت و توی چشای جونگکوک نگاه کرد و لب زد:

_نگا کن همه شون تقصیر توعه مگه من چیکارت کردم ها
چرا باهام همچین کاری کردی .

ادامه دارد...
دیدگاه ها (۰)

چندپارتی☆p.3جونگکوک آت رو آروم بغل کرد.دستش می‌لرزید، نه از ...

چندپارتی☆p.2نخواست دردسر درست کنه.آروم گفت:«نه، چیزی نیست.»ج...

چندپارتی☆p.4جونگکوک سمت ات رفت و اروم روی صندلی نشست _ات جون...

چندپارتی☆p.3افتاد روی زمین گریه کرد و با خودش خیلی اروم حرف ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط