گفتممرسی
گفتم:مرسی
گفت:خواهش ،فقط بعد باهات کار دارم
منم گفتم اکی ولی گفت:بعد میبینی
خلاصه رفتم توی دستشویی تا مسواک بزنم وقتی تمام شد جی کی اومد داخل من رفتم تا آمده ی خواب بشم . رفتم توی تخت خواب ،،دیدم که جونگکوک هم دنبالم اومد توی تخت خواب چون که اون همیشه میرفت خونه ی خودشون و بعد
میخوابید . گفتم شاید خیلی خسته است نمیتونه این همه راه رو تا خونه بره تا اومدم ازش بپرسم رفت وایساد جلوی کمد لباس.
پارت ۲
گفت:خواهش ،فقط بعد باهات کار دارم
منم گفتم اکی ولی گفت:بعد میبینی
خلاصه رفتم توی دستشویی تا مسواک بزنم وقتی تمام شد جی کی اومد داخل من رفتم تا آمده ی خواب بشم . رفتم توی تخت خواب ،،دیدم که جونگکوک هم دنبالم اومد توی تخت خواب چون که اون همیشه میرفت خونه ی خودشون و بعد
میخوابید . گفتم شاید خیلی خسته است نمیتونه این همه راه رو تا خونه بره تا اومدم ازش بپرسم رفت وایساد جلوی کمد لباس.
پارت ۲
- ۳.۱k
- ۰۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط