خلاصه بگویم

خلاصه بگویم

حالا

هر قفلی می خواهد

به درگاه خانه ات باشد

عشق پیچیکی است

که دیوار نمی شناسد...

 

| #گروس_عبدالملکیان |
دیدگاه ها (۱)

امشب امادانستمسایه ای را که از او می گریختمو تمام عمر دنبالش...

پاییز هیچ حرف تازه ای برای گفتن نداردبا این همهاز منبر بلند ...

سخنی بعد از مدت ها...

هرگز گمان مبر که دلم را شکسته ایبا هر قدم که دور شدی، استخوا...

اصلا حالا تو هی شعر بخوان...از عاشقی بنویس...از عشق...اینها ...

مکاشفه:روزی میرسد که فقط دوساعت آب باشه نزدیک خواهیم دیددیدم...

عاشقش شده بود اما حتی به خود هم نمی توانست بگوید که عاشقِ او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط