سناریو از Teahyung

وقتی پلیسی و بدون اینکه بهش خبر بدی میری ماموریت⛓️🥂

+ته
تهیونگ
ته ته
+چرا نگام نمیکنی؟!
+ته..
خعب من اشتباه کردم.
تهیونگ به سمتت برگشت و خنثی بهت گفت
-حداقل میتونستی که بهم بگی نمیتونستی؟!
+من معذرت میخوام
اما بهت گفته بودم که
حالت چهرش تغییر کرد و چشمهاش رو محکم روهم بست و با حرص گفت
-امما‌ نگفتهه بودیی ک قرارهه پارتنر ینفر و بازیی کنیی
فقط گفتی ی ماموریت سادسس
دوباره روبهت کرد و صدای تقریبا بلندی گفت
-اصن..
اصننن میدوونییی اگهه نمییومدمم ازتت سواستفاادهه میکردد
ممکنن بود چهه اتفاقی براات بیوفتهه؟!!
نبااایدد به راحتیی به هرکسیی اعتمااد کنیی
سرتو انداختی پایین که دستاش رو روی شونه هات گذاشت و گفت
-قول بده ک ازاین به بعد همه چیو بهم بگی،باشه!؟
سرتو بالا اوردی و به معنای اره تکون دادی و گفتی
+دیگ تکرار نمشه..

#madi #BTS ~ #taehyung
@army_bts_ot7
دیدگاه ها (۱۱)

وانشات از Suga

ایمجین از Jungkook

وانشات از Jimin

تنکس کیوتس برای لایک هات :)))))))))فالو شه https://wisgoon.c...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط