ما خونی پارت

꧁༒☬ م̲ا̲ـ̲ہ̲ خ̲و̲ن̲ی̲ ☬༒꧂پارت³
°○___________________________○°
از زبان روبی/
☆از این گفت‌وگوی مسخره خسته شده بودم. می‌خواستم بلند شم و برم تو اتاقم. به مامانم نگاه کردم،بعد بلند شدم و با یه تعظیم کوچولو اتاقو ترک کردم. با سرعت به اتاقم رفتم،درو بستم و قفلش کردم. کتاب مورد‌علاقمو که روی میز طراحی گذاشته بودم برداشتم و به سمت بالکن رفتم. روی میله های مرمری بالکن نشستم و به دیوار تکیه دادم،کتابمو باز کردم و از ادامه‌اش خوندم. کتابی که می‌خوندم بیشتر درمورد موجودات افسانه‌ای مثل پری‌ها،الف‌ها،اژدهایان و...بود. بین این‌همه موجودات افسانه‌ای،من از خون‌آشام ها خوشم میاد. موجوداتی با پوست رنگ‌پریده و چشمانی سرخ مثل خون که از خون موجودات زنده استفاده می‌کنن. با اینکه از خون‌آشام ها خوشم میاد ازشون وحشت هم دارم. دلیلشم اینه‌که گزارش دادن مردم بعضی خون‌آشام ها‌رو با انسان های عادی اشتباه گرفتن و به همین دلیل به دست اونا کشته شدن. همینجوری درحال خوندن بودم که متوجه نشدم کی هوا تاریک شد. با صدای مارسی به خودم اومدم.☆
مارسی/پرنسس روبی شامتونو‌ آوردم تو اتاقتون...
_ممنون مارسی.
☆مارسی تعظیم کرد و رفت منم کتابمو علامت زدم و دوباره گذاشتمش روی میز طراحی. شاممو خوردم و سینی ظرف‌هارو گذاشتم بیرون در و درو قفل کردم. به سمت کمد لباسام رفتم و لباس خوابمو پوشیدم.(یه لباس دامن‌دار سفید که تا بالای زانو میاد و آستین هاش یکمی پف داره) مسواک زدم و گرفتم خوابیدم.☆
صبح روز بعد\از زبان ملکه/
☆امروز هوا خیلی خوب و آفتابیه. جای تعجبی هم نیست چون اینجور آب و هوا تو تابستون عادیه. به سمت اتاق روبی میرم و جلوی در وایمیستم. به آرومی در می‌زنم ولی صدایی نمیاد. دستگیره‌ی درو می‌چرخونم ولی انگار قفله. خوبه. این یعنی روبی حواسش به همه‌چیز هست،دختر خودمه دیگه. دوباره در می‌زنم و با صدای ملایم می‌گم:☆
_روبی،درو باز کن.
روبی/..........
°○_____________________________○°
خب‌ خب خب...
اینم از پارت سوم👍🏻
امیدوارم چشماتونو‌ به درد آورده باشم🤡
برای اینم شرایط گذاشت-
تعداد لایکا بالای۲۰ و کامنتا بالای۵ تا باشه پارت بعدیو‌ می‌دم بیرون....🚶🏻‍♀️
#رمان_روبی
دیدگاه ها (۵)

منتظرم🗿☕️

نظری ندارم....°○_____________________________○°#shadow_the_h...

روبی درحال شیک زدن*

یجوری بیدار میشه انگاری کنار گوشش عربده زدم...💔

꧁༒☬ م̲ا̲ـ̲ہ̲ خ̲و̲ن̲ی̲ ☬༒꧂پارت⁴°○_________________________○°...

꧁༒☬ م̲ا̲ـ̲ہ̲ خ̲و̲ن̲ی̲ ☬༒꧂پارت⁵از زبان مارسی/☆از پله ها بالا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط