وای یبار رفته بودیم کافه داخل هفته تیر بعد کافه عه حیاط د
وای یبار رفته بودیم کافه داخل هفته تیر بعد کافه عه حیاط دار بود..ما داخل حیاط نشسته بودیم دو تا دختر داشتن کنار هم سیگار میکشیدن ، بعد گارسن رفت پنکه رو روشن کرد یهو یکی از دخترا گفت: آقاح میشح پنکح رو روشنح نکنیح؟دوستح داریمح دودح سیگارح بیادح توح صورتمونح
بعد مرتیکه پنکه رو خاموش کرد پختیم از گرما😃💔
بعد مرتیکه پنکه رو خاموش کرد پختیم از گرما😃💔
- ۴.۰k
- ۲۸ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط