Police man

Police man
Part 31
,کوک: دادن پنکیک*
ا/ت: مرسی بیب :)
یونا: دست کشیدن از شیر خوردن ( خواستن بغل)
ا/ت: کوک بغلش کرد و دادش به من تا با دست چپم بگیرمش*..
کوک: مواظب باش
ا/ت: هستم هستم
کوک: پستونکش رو گذاشتم دهنش*.. عاشقتونم و نمی ذارم اتفاقی واسه شما ها بیوفته
ا/ت: میسی بابایی ( بچگونه)
کوک: معذرت میخوام بابت اتفاق..همش تقصیر این بی دقتی من بود
ا/ت: :)..هیچم تقصیر تو نبود..تقصیر هیچکی..
یونا: آروغ زدن*
کوک و ا/ت:🤣🤣
کوک: خیلییی خوب بود😂
ا/ت:😂
یونا:😁😆
کوک: فداش بشم
ا/ت: کوک.. به مامانم و بابام نگفتی که..
کوک: نع نه نگران نباش
ا/ت: خب بدبخت شدیم امروز میریم خونه مامان و بابام
کوک: شتتت..شتتت..شتتت..شتتت به گا رفتم
ا/ت:چی چیو به گار رفتی من به گا رفتم..بابام منو میکشه
کوک: منو میکشه
ا/ت: دوتامونو به گا میده..اگه نریم هم بدتر میشه
کوک: فاک توی این مومنت..اه
کوک: آستین بلند بپوش!
ا/ت: مامان منو نمیشناسی؟.. منو ببینه کل زندگیمو میخونه که چیشده
کوک: خاک..
ا/ت: هیچی دیگه..بدبخت شدیم
کوک: ببینیم چه گوهی باید رو سرمون بریزیم..بیا من این زخمتم پانسمان بکنم!
ا/ت: باشه*..ماشین چیشد؟
کوک: تو اوراقیع دیگه :/ کسی اونو به نظرت سوار میشع؟.. خوب شد حالا با ماشین پاسگاه اومدیم وگرنه بدبخت می‌شدیم البته واسه من که چیزی نیست! ( قیافه خود شیفته گرفتن)
ا/ت: بله بله از بس ماشین گرفتی که موندیم کجا بزاریمشون.. کارگاه گرفتیم..حالا با سه تاش داریم حال میکنم
کوک: برووو بابا حداقل خوبه لامبورگینی بنفشه رو به تو دادم
ا/ت: هاه دادی یا گرفتم
کوک: خوبه حالا همشونو استفاده میکنی
ا/ت: بزارم خاک بخورن؟
کوک: باشه آقا جان بسه.. شونه ات آسیب دیده و ضعیف شدی😜
ا/ت: چیییییییی
کوک: گوه خوردم گوه خوردم😂
ا/ت: شب که بابام زنده به گورت
کرد میام و بهت سر میزنم
کوک: ا/تتت😢
ا/ت: من زودتر از تو تو گورم..بچم تنها میمونه..به بابام میگم اونم باهامون بیاره
کوک: خیلی مسخره ای😂
دیدگاه ها (۱)

Police mam Part 3۲*شب*ب/ت: سلاممم خوبید؟ا/ت: سلام بابا..ماما...

Police man Part 33*بعد شام *ا/ت: یونا خوابش می اومد و گریه ...

Police mam Part 30کوک: یونا رو خوابوندم و کنار ا/ت دراز کشید...

Police mam پارت2۸* موقع رفتن به خانه*کوک: یهو یک نفر بهم تیر...

پارت ۹۶ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۸۰ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط