دیوانه نمودم دل فرزانه خود را

دیوانه نمودم دل فرزانه خود را
در عشق تو گفتم همه افسانه خود را

غیر از تو که افروخته ای شعله به جانم
آتش نزند هیچ کسی خانه خود را

من زنده ام آخـــــر! دگری را تو مسوزان
ای شمـــــع، مرنجان دل پروانه خود را

از بهر تو سر باختن من هنری نیست
هر دلشده جان باخته جانانه ی خود را

دل کوچه به کوچه دود و نام تو گوید
باز آ، ببر این مرغک بی لانه ی خود را

با سنگ زدن از بر دلبر نشود دور
من خوب شناسم دل دیوانه خود را

♥+♥
دیدگاه ها (۰)

" يخلق من الشبه اربعين" - كذبه اخترعها أولئك الذين يرون وجوه...

عميت اشما نطرت الدرب ودايرگد حيلي واسف مانفع وداي مثل يوسف ي...

انَتْ اجْمٌلُ رَوَايَاتْيَ♥+♥

- عَينچ ضحكتَچ مستحآچ ذنّي مآخلّني اعيش برآحتي♥+♥

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط