در هیاهوی زندگی دریافتم

در هیاهوی زندگی دریافتم ؛
چه بسیار دویدن ها،که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم ،
چه بسیار غصه ها،که فقط باعث سپیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،
دریافتم،کسی هست که اگر بخواهد “می شود”
و اگر نخواهد “نمی شود”
دیدگاه ها (۱)

سهمم از وصل تو کم نیست،همین دیشـــــب بودروی یک کاغــــــذِ ...

😋😋😋

هوا خوب یا بد فرقی ندارد...!ما با هوای کسانی کهدوستشان❤ داری...

آدمهاهمیشه نیاز به نصیحت ندارندگاهی تنها چیزیکه واقعا به آن ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط