گفتهبودیمنهمینمیابمانیادلبکنمنبهاینجملهکهم

#گفته_بودی_من_همینم_یا_بمان_یا_دل_بکن_من_به_این_جمله_که_میگویی_همینی_قانعم
...
#ﮔﻔﺘﻢ_ﺁﺭﯼ ...

ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﺷﺎﻋﺮ ! ﺩﻟﯽ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ
ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺯﻟﻔﻢ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ

ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮔﯿﺴﻮ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻓﺴﻮﻧﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﯾﺸﺎن رﻭﺯﮔﺎﺭﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ

ﺷﻌﻠﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺧﻤﺎﺭﺵ ﻣﻮﺝ ﺯﺩ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻢ !
ﮔﻔﺖ ﺟﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺝ ﺁﺗﺶ ﻣﯽﺳﭙﺎﺭﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ

ﮔﻔﺖ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺟﻠﻮﻩﯼ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﻣﺎﻫﻢ
ﺍﺷﮏ ﻣﯽﺍﻓﺸﺎﻧﯽ؟ ﺍﺧﺘﺮ ﻣﯽﺷﻤﺎﺭﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ

ﮔﻔﺖ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﯼ، ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺟﺎﻥ ﺑﺒﺎﺯﯼ
ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﯿﻨﻪﯼ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﻓﺸﺎﺭﯼ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ

ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻣﺎ ... ﺍﺯ ﻓﻐﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻧﺴﻮﺯﻡ، ﺣﺬﺭ ﮐﻦ !
ﺧﻨﺪﻩ ﺯﺩ ! ﺁﺗﺸﻔﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ ! ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ

ﺧﻨﺪﻩﯼ ﻣﺴﺘﺎﻧﻪﺍﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﯿﺮﯾﻨﻢ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺨﺖ !
ﺧﻠﻮﺗﻢ، ﭘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﭘﮋﻭﺍﮎ ... " ﺁﺭﯼ ... ﮔﻔﺘﻢ ﺁﺭﯼ"
دیدگاه ها (۴)

#همراهم_بیا . . .از جهانت بگذر و بگذار و همراهم بیاشعرهایت ر...

#گریه_اصلاً_نمک_شعر_و_غزلهایم_شد..حذر از عشق؟ندانم!سفر از پی...

#گفتـیاندر خواب بینـی بعد از این روی مرا#ماه مـن !در چشم عاش...

پرم از شوق آغوش تو و ... بد می شود اماتو را بوسیدن و... نقض ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط