شب

شب
تو رفته ای
که بی من تنها سفر کنی

من مانده ام
که بی تو
شب ها سحر کنم.

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۲)

شب که سازد غمِ آغوشِ تو بی‌تاب مراگر بُوَد فرش ز مخمل، نَبَر...

دستم از هر چه هست کوتاه استاز جهان قایقی به گل دارم#علیرضا_آ...

کسی برایم، یک سبد بابونه نمی آورد!کسی مرا، به شهر باران دعوت...

یعنی تو هم باران را میبینی و انقدر بیخیالی؟ دلت می آید کنارم...

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

اگر تو پایان انتظارم باشی شب تا سحر که هیچ یک عمر منتظر برای...

مانده ای در دلم گرچه تو را ندارمرفته ای اما هنوز دوستت دارم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط