همیشه سیگار کشیدنت عذابم میداد

همیشه سیگار کشیدنت عذابم میداد
راستشو بخوای بیشتر از روی حسادتم بود!
نکه بخوام مثل شاعرها و نویسنده ها بگم چون لبات بهش میخورد حسودیم میشد نه...!
حسادت میکردم
چون میدونستم آدما وقتی سیگاری میشن که خیلی غصه داشته باشن...
و غصه داشتن میتونه از نداشتن یه آدم به وجود بیاد!
من که کنارت بودم!
پس مطمئنا اونی که غُصشو میخوردی من نبودم....
دیدگاه ها (۲)

شعر ماندن زمزمه کردی برایم، رد شدیدر هوایت تا که دیدی مبتلای...

نداری خال لب اما، به چشم من که زیباییفدای ناز لبخندت، تو در ...

مــن نوشتم دورم از احـوال تــوتو نوشتی بوسه هایم مــال تــوم...

نعشه ی شعرم ولی دارم خماری میکشمگوشه دنج اتاقم بی قراری میکش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط