ای رفیقان که سوی شهر حسین در سفرید

ای رفیقان که سوی شهر حسین در سفرید

این دل غمزده و زار مرا هم ببرید

زیر یک پرچم و بیرق همگی سینه زدیم

شرط و انصاف نبوده که شما ها بپرید

فکر این مساله بدجور خرابم کرده

که چرا شاه کرامت دل من را نخرید

من شنیدم که در این خانه بد و خوب یکیست

ولی فهمیده ام انگار شما خوب ترید

و ببالید به خود چون که رسیدید حرم

بین خوبان زمان از همه خوبان به سرید
دیدگاه ها (۳)

از اربعینت سهم من انگار دوریستتقدیر آدم هاے نالایق صبوریستآق...

این کربلای من گره اش وا نمیشود...؟!خسته شدم ز بدرقه ی زائران...

ارباب ما مُعَلّم عیسی ابن مَریَم است...

کَذَبَ الموت فالحُـــــسینُ مُـــخــَلَّـــد...دروغ است مرگ!...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط