چرا حرفم باور نمیکنی

۱.
تازه مدارس ها باز شوده

سلام من ات اسم هستم و ۱۷ سالم هست و اهل بوسان هستم و تازه از مدرسه انتقالی گرفتم پدر من که مهندس معمار هست و مادرم خیاط هست و درسم خوب هست ولی از علوم و زبان بدم میاد و چیزی نمیفهمم ولی میتونم از دوهی و مینبوم کمک بگیرم که برام توضیح بدن

صبح با صدای گوشیم بیدار شودم
رفتم لباس هارو آماده کردم و کار های لازم کردم که دیدم

(ماهانه افتاد )
-ای خدا من خرا بدبختم اولین روز اووووففف و اون بسته با خودم بردم و رفتم پایین که اشتیها نداشتم چون من صبح صبحونه نمی خونم و بزور یک یا دوتا می خورم و کیفمو آماده کردم و با ماشینم که پدرم برای روز تولد خرید سوئیچ رو به یکی از بادیگارد دادم و رانندگی کرد و منو رسوند مدرسه
و صبح گرفتن که کلاس ها اعلان کن و کلاس من که 13تا پسر و ۹ تا دختر بود که من رو آخرین نفر بودم و عجله نداشتم که برم سر میز و دیدم همه جا پر که دیدم یک جا خالی بود که رفتم دیدم پسر خوابیده

ویو جیمین
سلام من جیمین هستم که اهل بوسان هستم و هرسال به آلمان میریم و پدرم معمار هست من که یک خواهر دارم که به اسم لونا هست و ۱۷ سالشه و من ۱۹ سالم هست و با ۶ تا پسرا و خواهرم امدیم به مدرسه تازه که شروع شوده رفتیم که رفتم سرمیزم و که انقدر خسته بودم سرم گذاشتم روی میز و چشمام بستم که حس کردم کسی پیشم بود که میگفت میشه بشینیم که چشمام باز کردم و دیدم که گفتم نه ولی دختر انقدر نه انقدر نشست و اینجا بودم که چرا به حرفم گوش نکرد و همه به من احترام و به حرفم گوش میکن نه اینو باید آدم کنم بزار زنگ بخوره که دارم براش که به همه علامت دادم که زنگ تفریح کار دارم باهاشون


زنگ تفریح

جیمین با اعضا بود که درمورد دختر می گفتن که
جیمین.



فردا میزارم انشالله که خوشتون آمده باشه فردا حتی میزارم
دیدگاه ها (۷)

چرا حرف منو باور نمیکنی

هییییی روزگار کی بدم کنسرتشون بعد جلوی من این حرکات بزنن🤔😁

اررررمممیییننن

موضوع : چرا حرف منو باور نمی کنیمشخصت های اصلی: جیمین و ات ا...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۸#

جوجه تیغی عصبانی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط