احساس او
#فیک_استری_کیدز
#فیک_فلیکس
𝐏𝟖
واقعا ینی من گناه ندارم؟...
یهو احساس خفگی بهم دست داد(قبلا تو پارت 3 گفته بودم ک بخاطر تصادف و ضربه ای ک به سرم وارد شد دچار حمله عصبی شدم)
احساس کردم نمی تونم تکون بخورم نزدیک بود غش کنم ولی خدمو نگه داشته بودم.
عضلاتم سفت شده بود و نزدیک بود بالا بیارم. گریه زیاد برام خوب نی.
تلاش می کردم نفس بکشم و خب.... تلاشمم جواب داد
آروم بلند شدم و لنگ دویدم طرف سرویس چن بار نزدیک بود بخورم زمین تا رسیدم ب روشویی و صورتمو شستم از سر ناچاری از همون آب خوردم و آروم شدمو دستامو روسرم گذاشتم
یکی:خوبی
برگشتم
راشل:ا.تتتت چت شده منو نگاه کن
من:....
راشل:(با ترس و داد) چته دختر چرا همرنگ گوجه شدی؟
من:چیزی نی(نفس نفس)
راشل:واقعا ب نظر تو این چیزی نی
من:حمله عصبیه الان خوبم
الان نزدیک ی ساله ک بابام با مامان راشل(و فلیکس و الیویا) ازدواج کرده (حدودا 10 ماه)
تو این مدت من 4 بار اینجوری شدمو ی بارم کارم ب بیمارستان کشیده
راشل:ممکنه مث دفعه های قبل غش کنی
من:ن اکیم
کمکم کرد راه برم و منو رسوند لابی مدرسه روی صندلی نشوند و رفت معلم بهداشتو صدا کنه
فلیکسو دیدم ک داره میاد
حالم از ریختش بهم می خوره
فلیکس:چاگیا؟؟؟ چی شدههههه؟
من:گمشووووو عــــوضـــیییی ب چ حقی منو چاگی صدا می کنیییی؟
قیافش در هم فرو رفت و فقط پاشد و سعی کرد از من فق دور شه....
ادامه دارد...
هرکی این پارت فیکو خوند یع کامنت بزاره و نظر و پیشنهادش رو(حتما) بگه
#فیک_فلیکس
𝐏𝟖
واقعا ینی من گناه ندارم؟...
یهو احساس خفگی بهم دست داد(قبلا تو پارت 3 گفته بودم ک بخاطر تصادف و ضربه ای ک به سرم وارد شد دچار حمله عصبی شدم)
احساس کردم نمی تونم تکون بخورم نزدیک بود غش کنم ولی خدمو نگه داشته بودم.
عضلاتم سفت شده بود و نزدیک بود بالا بیارم. گریه زیاد برام خوب نی.
تلاش می کردم نفس بکشم و خب.... تلاشمم جواب داد
آروم بلند شدم و لنگ دویدم طرف سرویس چن بار نزدیک بود بخورم زمین تا رسیدم ب روشویی و صورتمو شستم از سر ناچاری از همون آب خوردم و آروم شدمو دستامو روسرم گذاشتم
یکی:خوبی
برگشتم
راشل:ا.تتتت چت شده منو نگاه کن
من:....
راشل:(با ترس و داد) چته دختر چرا همرنگ گوجه شدی؟
من:چیزی نی(نفس نفس)
راشل:واقعا ب نظر تو این چیزی نی
من:حمله عصبیه الان خوبم
الان نزدیک ی ساله ک بابام با مامان راشل(و فلیکس و الیویا) ازدواج کرده (حدودا 10 ماه)
تو این مدت من 4 بار اینجوری شدمو ی بارم کارم ب بیمارستان کشیده
راشل:ممکنه مث دفعه های قبل غش کنی
من:ن اکیم
کمکم کرد راه برم و منو رسوند لابی مدرسه روی صندلی نشوند و رفت معلم بهداشتو صدا کنه
فلیکسو دیدم ک داره میاد
حالم از ریختش بهم می خوره
فلیکس:چاگیا؟؟؟ چی شدههههه؟
من:گمشووووو عــــوضـــیییی ب چ حقی منو چاگی صدا می کنیییی؟
قیافش در هم فرو رفت و فقط پاشد و سعی کرد از من فق دور شه....
ادامه دارد...
هرکی این پارت فیکو خوند یع کامنت بزاره و نظر و پیشنهادش رو(حتما) بگه
- ۶.۸k
- ۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط