دشمنانی عاشق
دشمنانی عاشق
پارت اول
از زبان شدو
من داشتم یه گوشه تنها میشستم به رو به روم نگاه میکردم به ماشین ها خیره شده بودم که یهو یه چیز ابی جلوم سبز شد و یهو تعجب کردم و به دور و برم نگاه کردم که دیدم سونیک بالا سرمه
من؛ چی میخوای؟سیلی؟لگد؟
سونیک؛ اره چند میدی؟
من:مجانیه یه ریال هم نمیخواد
بعد یه مشت به صورت سونیک زدم
سونیک چونش قرمز شد و با دستش گونه شو ناز کرد ولی داشت نیشخند میزد
سونیک: دستت مثل اجوره میدونستی؟
شدو: چون برای تو ساخته شده تا تو رو حسابی ادب کنه!
سونیک: یه لگد هم بزن دیگه رفع زحمت کنم
من یه لگد به شکم سونیک با زانو میزنم
من: تو مثل کیسه بکس خیلی شکننده ای میدونستی؟
سونیک: این دیگه درد داشت نامرد! اخه اینجا میزنن اونم با زانو؟
من: برو تا دوباره نزدمت!
سونیک؛ باشه داش خدافظ
سونیک با سرعت رفت
ادامه دارد
نویسنده: ببخشید کم شد بعدی رو بیشتر میزارم...
پارت اول
از زبان شدو
من داشتم یه گوشه تنها میشستم به رو به روم نگاه میکردم به ماشین ها خیره شده بودم که یهو یه چیز ابی جلوم سبز شد و یهو تعجب کردم و به دور و برم نگاه کردم که دیدم سونیک بالا سرمه
من؛ چی میخوای؟سیلی؟لگد؟
سونیک؛ اره چند میدی؟
من:مجانیه یه ریال هم نمیخواد
بعد یه مشت به صورت سونیک زدم
سونیک چونش قرمز شد و با دستش گونه شو ناز کرد ولی داشت نیشخند میزد
سونیک: دستت مثل اجوره میدونستی؟
شدو: چون برای تو ساخته شده تا تو رو حسابی ادب کنه!
سونیک: یه لگد هم بزن دیگه رفع زحمت کنم
من یه لگد به شکم سونیک با زانو میزنم
من: تو مثل کیسه بکس خیلی شکننده ای میدونستی؟
سونیک: این دیگه درد داشت نامرد! اخه اینجا میزنن اونم با زانو؟
من: برو تا دوباره نزدمت!
سونیک؛ باشه داش خدافظ
سونیک با سرعت رفت
ادامه دارد
نویسنده: ببخشید کم شد بعدی رو بیشتر میزارم...
- ۴.۶k
- ۳۰ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط