قسمت
قسمت 1
شب بود ولی شب زیبایی اتفاقی جالب افتاد اما بیاید ب گذشته برویم و با داستان آشنا شویم
صب بود ساعت 11 لی جونگ جه در حال قدم زدن بود ک با مردی قد بلند رو به رو میشود!
گونگ یو:سلام میخواهی با من بازی کنی؟
لی جونگ جه:نه گم شو
و لی جونگ جه به راه خود ادامه میدهد نزدیک های خانه با قرمز پوش هایی روبه رو میشود اول برایش جالب بود ولی تا وقتی ک از هوش رفت و وقتی بیدار شد!..... وارد ی بازیه خطرناک شد تعجب کرد و با خودش گفت فقط ی بازیه! تا اینکه ب مرحله اول بازی رفت و دید ک فق ی بازی نی بلکه بله ممده/=! چیز یعنی فق ی بازی نی بله و مرحله ی اول را جون سالم به در برد رفتن داخل همه ترسیده بودن ولی وقتی پول را دیدن بعضی ها خواستن ب بازی ادامه بدن ولی قبلش ی نظر سنجی بود....
داستان ادامه دارد🤌😂😐
شب بود ولی شب زیبایی اتفاقی جالب افتاد اما بیاید ب گذشته برویم و با داستان آشنا شویم
صب بود ساعت 11 لی جونگ جه در حال قدم زدن بود ک با مردی قد بلند رو به رو میشود!
گونگ یو:سلام میخواهی با من بازی کنی؟
لی جونگ جه:نه گم شو
و لی جونگ جه به راه خود ادامه میدهد نزدیک های خانه با قرمز پوش هایی روبه رو میشود اول برایش جالب بود ولی تا وقتی ک از هوش رفت و وقتی بیدار شد!..... وارد ی بازیه خطرناک شد تعجب کرد و با خودش گفت فقط ی بازیه! تا اینکه ب مرحله اول بازی رفت و دید ک فق ی بازی نی بلکه بله ممده/=! چیز یعنی فق ی بازی نی بله و مرحله ی اول را جون سالم به در برد رفتن داخل همه ترسیده بودن ولی وقتی پول را دیدن بعضی ها خواستن ب بازی ادامه بدن ولی قبلش ی نظر سنجی بود....
داستان ادامه دارد🤌😂😐
- ۲.۵k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط