دوستم بدار

دوستم بدار
در روزگاری که
باید عشق را
در زوایای پنهانی چشم ها جست
لب ها تکیه کلام عزیزم و جانم پیدا کرده اند
و دست ها گرم های محبت را از یاد برده اند
دوستم بدار
مانند خورشید هر روز گرم و تابنده
مانند مهتاب درخشان در شب های تاریک تنهایی و دلتنگی ام
چون آسمان آبی، وسیع و دلکش
مانند عطر گل سرخ از یاد نبردنی
دوستم بدار
و بدان
تو را به اندازه ی عطر خوش زندگی میان نفس های گرم دوست داشتنت
دوست دارم ...
دیدگاه ها (۱۶۴)

تکلیف عشقتان را همان ابتدا روشن کنید...افتادن از طبقه اول زخ...

یڪی شانہ خالی می‌ڪنددیڪَرے می‌افتداز ارتفاع چشمانِ ڪسی ؛بدتر...

باز همقرارمانهمان جایِ همیشگی"پشتِ پلک هایِ بسته"واقع در کوچ...

دلم براے دوست داشتنت مدام تنگ مے شودڪنارت لنگر بیندازم!ڪشتی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط