Please love me Part

Please love me. Part 1
#lino ( know ) #stray_kids #takparty
نگاهش به اسمان پشت پنجره های شیشه ای بود،با نگاهی پر از غم و درد به آسمان خیره شده بود. همش داشت فکر میکرد،او هر لحظه به فکر پرستارش بود،چیزی خورده ؟ حالش خوبه ؟ خسته است؟
قلبش با دیدنش،به تپش میوفتاد،ضربانش پی در پی میزد و قلب معصوم و پاکی که داشت بیشتر از قبل عاشق اون دختر می‌شود.
اما گاهی فکر کردن به پرستارش که عاشقش بود،تلخ بود. یاد حرف ها و سخن هایش می‌افتاد که عشقی که پسر برایش داشت،را قبول نداشت و هر رفتار سردی که از خود برای مینهو نشون میداد
برای منیهو سخت بود هر رفتار سرد و مکالمه سردی که بینشون رد و بدل می‌شود قلب مینهو را به درد درمیاورد.
مثل همیشه در اتاقش توسط تو باز شد،همراه با باند های سفید رنگ طوریِ نازک وارد اتاقی که او توش بود شدی. مثل همیشه لب های صورتیت به سمت پایین بود و چشم های گربه ایت سرد و بی روح بودند.
مینهو با دیدنت سرش رو پایین انداخت،درونش یک جوری شد،نمی‌دانست چیکار کند،سرش رو بالا بگیرد و بهت نگاه بکند یا اینکه سرش را پایین بیاندازد؟
برای تعویض باند های مُشتش که خودش آنهارا زخمی کرده بود آمده بودی،مینهو داشت از درون بابت رفتار های سردت نابود می‌شود،خودش را مقصر میدونست و پی در پی به این فکر می‌کرد که اگر هیچگونه مشکل روانی ای نداشت .. تو قبولش میکردی ؟! عشقی که بهش داشتی رو قبول میکردی ؟
به طرفش رفتی و ساکت و بی سروصدا بدون اینکه نگاهی به صورتش که خم کرده بود،بکنی
به طرف دست هاش رفتی
باندی که دیروز برای مشت هایش بسته بودی را باز کردی و سپس دوباره از اول باند نازک رو دور دست هاش پیچیدی،هر لایه ای که بهش اضافه می‌شود زخیم تر می‌شود.
دست های گرمت دست های سردش را گرم می‌کرد،اما او نیاز به گرمی آغوش تو داشت،دیگه تحمل این همه بی محلی و سردی از طرف تو رو نداشت. قطره های اشکی داشت از گوشه‌ی چشمش روی پتویی که روی پاهاش کشیده بود یکی یکی ریخته می‌شدند،اما این قطره اشک ها از دید چشم های تو دور بود.
مینهو سرش رو با چشم های اشکی ای بالا برد نگاهی با صورت خونسرد و بی روحت انداخت و ناراحت و فشرده زمزمه کرد
_ چرا؟ چرا بهم نگاه نمیکنی ا‌.ت ؟
بدون اینکه سرت رو بالا ببری و جوابی بهش بگی گفتی
+ یاددت نره قرص آرامش بخشت رو بخوری
باند های دیروزی که بازشون کرده بودی رو توی دستت گرفتی و میخواستی بری که سریع از بازوت گرفت،سرجات ایستادی مینهو با درد و گریه کلمه هارو یکی یکی بهت گفت
_ چرا باهام .. هِق حرف..نمیزنی ا.ت .. هِق؟
_ ا‌.ت .. هِق چرا دوستم .. هِق نداری؟
دیدگاه ها (۵)

Please love me. Part 2 ( end )#lino ( know ) #stray_kids #ta...

تولد یکی از بهترین رپر های کیپاپ و کیوت ترین آدم دنیا مبارک🥲...

A mafia man falls in love with an ordinary girl?#hyunjin #st...

You have no right to get hot with any boy but me!#lino ( kno...

دوستان عزیز تخمه بیارید براتون فیک خیانت اوردم#تکپارتی##درخو...

hyunjin

سه پارتی هیسونگ p۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط