مافیایمرگ

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ

Port:⁴⁵

_نه خودم اماده میکنم

+نه جونگکوک خودم اماده میکنم گیر نده

بدون حرفی رفتم اشپز خونه

+راستی میرا قهوه دوست داره

_اره

شروع کردم به درست کردن قهوه که صدای در اومد

جونگکوک در رو باز کرد

_سلام میرا

میرا:سلام داداش

+سلام میرا

میرا:سلام زنداداش چطوری

+خوبم چه عجب از اینورا

میرا:داشتم میرفتم خرید کنم که اومدم اینجا

+راستی میرا به ارزوت رسیدی

میرا:ارزو؟ کدوم ارزو

+داری عمه میشی

با این حرفم میرا کلی ذوق کرد و پرید بالا

میرا: جدی میگی؟( ذوق)

دوید سمتم و اومد بغلم کرد که جونگکوک گفت

_میرا اروم بغلش کن(خنده)

میرا:باشه باشه

میرا خم شد و دستی به شکمم کشید و گفت

میرا:حالت چطوره عزیز دل عمه

+امروز میخوایم بریم سونو گرافی.............

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•