سنگدل
سنگدل
چپتر * 5 *
ویو کوک
زیر دستام اومدن و هانا رو بردن،حالا دیگه اون کاملا توی چنگم بود و راه فرار نداشت،بهش نزدیک شدم و چونه اش رو
گرفتم،مجبورش کردم بهم نگاه کنه
کوک:خب...اسمت چیه دارلینگ؟
ویو لونا
وقتی بهش نگاه میکردم حالم ازش بهم میخورد
لونا:من...اسمم لونائه
م_س:لونا؟یه اسم زیبا برای یه دختر زیبا...
چونه ام رو ول کرد،دست و پام رو باز کرد
دستم رو محکم گرفت و من رو از اتاق تاریک بیرون کشید
لونا:هی...داری من رو کجا میبری؟
م_س:خیلی سر و صدا میکنی لونا کوچولو...فقط بیا دنبالم
محکم من رو میکشید دنبال خودش،رسیدیم به یه اتاق
در رو باز کرد و من رو پرت کرد روی تخت
در رو پشت سرش بست و قفل کرد
اومد روی تخت و روم خیمه زد
م_س:حالا دیگه گیر افتادی بیبی...(با صدایی خمار و بم در گوش لونا زمزمه کرد)
چپتر * 5 *
ویو کوک
زیر دستام اومدن و هانا رو بردن،حالا دیگه اون کاملا توی چنگم بود و راه فرار نداشت،بهش نزدیک شدم و چونه اش رو
گرفتم،مجبورش کردم بهم نگاه کنه
کوک:خب...اسمت چیه دارلینگ؟
ویو لونا
وقتی بهش نگاه میکردم حالم ازش بهم میخورد
لونا:من...اسمم لونائه
م_س:لونا؟یه اسم زیبا برای یه دختر زیبا...
چونه ام رو ول کرد،دست و پام رو باز کرد
دستم رو محکم گرفت و من رو از اتاق تاریک بیرون کشید
لونا:هی...داری من رو کجا میبری؟
م_س:خیلی سر و صدا میکنی لونا کوچولو...فقط بیا دنبالم
محکم من رو میکشید دنبال خودش،رسیدیم به یه اتاق
در رو باز کرد و من رو پرت کرد روی تخت
در رو پشت سرش بست و قفل کرد
اومد روی تخت و روم خیمه زد
م_س:حالا دیگه گیر افتادی بیبی...(با صدایی خمار و بم در گوش لونا زمزمه کرد)
- ۵.۳k
- ۰۱ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط