عشق مافیایی من

عشق مافیایی من
پارت ۲۷




جیا: منم... منم دوستون دارم(خجالت ) (جیمین رو از دست دادی دوست عزیزم 😂🚶‍♀)
جیمین: واقعا؟؟؟
جیا: هوم( سرشو از خجالت انداخت پایین)
جیمین : الان دوس دخترمی
جیا: اره ولی مگ دفعه ی اولتونه
جیمین:ن ولی تو این دوماه فقط از تو خوشم میومد تو چی
جیا: من فقط ی بار دوس پسر داشتم
جیمین: برگا... چیزه یعنی چقد کم
جیا: هوم😂
جیمین: چرا میخندی
جیا: به تعجب تو
جیمین: ( خنده)
..........

ویو ات

دیگه داشتیم بر میگشتیم ماشین ی جوری بود که منو و ارباب روبه روی هم بودیم و اون سرش تو گوشیش بود
ات: ارباب
یونگی: هوم
ات: اسمت چیه
یونگی: ربطی داره بهت( سرد)
ات: مگ نگفتی من مال توعم
یونگی: ببند
(هیون داره رارندگی میکنه و از ات و یوگی جداس نمی دونم دیدین یا نه از این ماشینا که تو فیلما هس)
ات: مگه نگفتی؟ ها ها ( از صندلی پاشد و یکم نزدیک یونگی شد)
یونگی سرشو نزدیک ات کرد جوری که ات جا بخوره و بشینه سر جاش





ادامه دارد
۲۰ لایک ۲ فالو ۱۰ کامنت
دیدگاه ها (۱۸)

بگین🙂

ادامه ی تک پارتی کوکدرخواستیرفتم بیرون یهو سرم خورد به ی چیز...

خوب بچه های عزیز میخواستم بگم کونی زیاد شده😔🙂

تک پارتی از کوکدرخواستی💞ویو ات : صبح بیدار شدم کارای لازم رو...

پارت۱۰جیمین: منم فقط به سوا گفتم اما جوابی نداد و رفت(تلفن ج...

نام فیک: عشق مخفیPart: 57ویو ات*یون هو رو دادم به جیمین. جیم...

رمان وقتی دوست برادرته و.... پارت سیزدهم: در دفتر چه جیمین چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط